بيماري
امروز اصلا حالم خوب نيست .بابايي چهارشنبه رفته خرم آباد ديروز برگشته مشكل سرگيجه و ضعف شديدي داره كه ديشب 12 شب دايي محمد بردش بيمارستان گفتند بايد از طريق يه متخصص داخلي مغز و اعصاب چك آپ بشه ولي من فكر ميكنم در اثر اضطراب شديديه كه يك ماهيه بخاطر يه مشكل خانوادگي كه داشتن براشون پيش اومده.
توي اين چند روزي هم كه نبود بچه ها درگير برونشيت بودن كه تبديل شد به خس خس سينه امروز صبح دوتاشونو بردم دكتر(باكمك پرستارشون)دكتر واسشون يه آنتي بيوتيك خارجي و دو تا اسپري تتنفسي داد و گفت خس خس محمد امير كمي بيشتر از امير عباسه
خودم هم شديدا از ناحيه مچ پاي چپم احساس درد ميكنم كه نميدونم چيه كمي هم كنار قوزك پام ورم كرده كه بايد در اولين فرصت برم پيش يك ارتوپد (فكر كردم شايد مبتلا به آرتروز شده باشم ولي حاج آقا پدر شوهر خواهرم ميگن آرتروز كه توي مچ پا اتفاق نمي افته )
دعا كنيد بيماري خيلي زود از خونمون بره بيرون مهمون نا خوانده نخواستيم
يادم رفت بگم هفته گذشته مامان و دايي مهمان برنامه خانه مهر جام جم بودن كه خيلي برنامه خوبي از آب در اومد.
امروز عصر هم ميرم پاي ديگ سمنوووووووووووووووووووو خونه زندايي واسه همتون دعا ميكنم. شما هم همينطور