اميرعلي متولد 4 مرداد 87 ساعت 10:25 شب و دوقلو هاي گلم اميرعلي متولد 4 مرداد 87 ساعت 10:25 شب و دوقلو هاي گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

ماجراهاي الهام بانو و دسته گلهاش

مزرعه ارگانيك

چهارشنبه از طرف اداره همكاران خانم رو همراه يه تور گردشگري به قم و تفرش بردند كه من و گل پسرم هم باهاشون رفتيم اين تور هدفش ترويج تغذيه سالم بود و نامش هم گروه سبوس بود پذيرايي شان هم همه با محصولات ارگانيك و خلاصه خيلي هم خوش گذشت صبحانه : سيب و شليل و يه دمنوش فوق العاده به و ساندويچ الويه (شامل نون سبوسدار و الويه بدون گوشت يا مرغ) ناهار:برنج و قورمه سبزي بدون گوشت كه بجاي گوشت از قارچ استفاده شده بود كه برخلاف تصور ما خيلي هم بد نبود ودر كنار غذا دوغ محلي و سبزي خوردن ارگانيك(يعني بدون هيچگونه سموم ،كود و آفت كشهاي شيميايي) مكانهاي زيارتي و تفريحي:حرم حضرت معصومه - تكيه قديمي شهر تفرش مربوط به دوران سلجوقي كه بسيار هم زيبا ب...
13 مهر 1392

تفريح در لواسان

بخاطر اين وروجكها كه توي ماشين آرام و قرار ندارن ما يه دو ساليه كه مسافرت نرفتيم آبجي اعظم اينها هم دلشون نمياد كه بدون ما جائي برن(مرامتو عشقه آبجي ) امسال ديديم خيلي دلمون يه هواخوري ميخواد تصميم گرفتيم يه جاي نزديك بريم كه هم ما يه آب و هوايي عوض كنيم هم دو قلو ها اذيت نشن بين فيروزكوه ، لار ، كاشون و لواسون و دماوند نزديكترين جا رو انتخاب كرديم و رفتيم جاتون خالي خيلي خنك بود ولي مگه ميشد دو قلوها رو كنترل كرد   واسه ديدن عكسها تشريف ببريد ادامه مطلب يه جا بند نميشدن اين وروجكها دست هم ميگرفتن و راه ميفتادن يكسره در حال فوتبال دستي بازي كردن بودن يه ميز در قرق دوقلوها بود اونطرف ميز هم محمد امير ...
30 شهريور 1392

سفر به شمال

اين سفر يكي از پرخاطره ترين مسافرتهاي من بحساب مياد چون يك ماه به دنيا آمدن دوقلوها مانده بود كه داداش محمدم كه دانشگاه افسري شهر انزلي بود زنگ زد و گفت هوا خيلي اينجا عاليه اوج گرماي اول شهريور ماه 90 بود و روز سوم ماه رمضان ماهم وسوسه شديم و با خانواده آبجي اعظم و مامان جون راهي شديم خيلي چسبيد جاتون خالي ...
13 بهمن 1391

شاه عبدالعظيم

تعطيلات هفته پيش(آلودگي تهران) به ما كه خيلي چسبيد 5 روز رو در كنار بچه ها گذرونديم و البته يه مهموني هم داشتيم كه همه جمع شديم خونه ما دلتون نخواد نهار آبگوشت درست كرديم و واسه شام هم كباب كوبيده و جوجه به هنر مندي الهام خانم موقع شام هم خانواده مهري جون كه سرزده اومده بودن به جمع ما پيوستند و كلي هم بهمون خوش گذشت . فرداي آنروز هم آقا رضا لطف كردن و ما رو به زيارت شاه عبدالعظيم بردنبه دليل آلودگي بيش از حد حرم خيلي خلوت بود و بجز توريستهاي هندي و پاكستاني و اماراتي و... فكر ميكنم تنها ايراني هاي حرم ما بوديم . اصغر جان هم لطف كردن و بچه ها رو نگهداشتند تا به به امير علي و من حسابي خوش بگذره (البته بخشي از اون هم بخاطر اين بود كه بچه ...
23 آذر 1391

سفر به ابيانه

عكسهاي مسافرت به ابيانه كه من و امير علي جون به همراه همكارامون رفته بوديم رو به دليل مشغله فراوون (نقل مكان به خونه جديدمون ،عروسي محمد عزيزو... )الان ميذارم خيلي جاي قشنگي بود توصيه مي كنم اگه نرفتين حتما توي برنامه مسافرتهاتون يه جايي واسش در نظر بگيرين   ...
14 آذر 1391
1