اميرعلي متولد 4 مرداد 87 ساعت 10:25 شب و دوقلو هاي گلم اميرعلي متولد 4 مرداد 87 ساعت 10:25 شب و دوقلو هاي گلم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ماجراهاي الهام بانو و دسته گلهاش

گل پسرم خونه نشين شده

1392/11/7 8:32
نویسنده : الهام
280 بازدید
اشتراک گذاری

متاسفانه عليرغم ميل باطني مون تصميم گرفتيم ديگه امير علي جان رو به پيش دبستاني نفرستيم چون هر بار با مريض شدنش يه سونامي بيماري به خونمون مياد و طفلكي دوقلو ها هم با هر مريضي حسابي ريه هاشون در گير ميشه اينبار كه كلي اذيت شدن و نهايتا 18 دي برديمشون پيش دكتر قراگوزلو فوق تخصص ايمونولوژي و آلرژي هستن و خيلي هم دكتر خوبين اسپري هاشونو عوض كرد و متاسفانه گفت كه احتمالا دو قلوها به آسم كودكان مبتلا شدن و جاي نگراني هم نيست و تا سن مدرسه خوب ميشن (اميدوارم)

معلم خوب اميرعلي جان هم خانم عبداللهي عزيز زحمت ميكشن و تكاليفشو آماده ميكنن توي خونه خودمون باهاش كار ميكنيم يه عكس خوشگل هم شب يلدا توي مركز ازشون گرفتن كه بعدا ميذارم ببينيد. و ديگگگگگگگگگگگگگگر هيچ

از فلفل نمكمون هم بخوام بگم اينكه حسابي زبون باز كردن و مزه ميريزن و دل ما هم ضعف ميره واسشون

داشتم به بابايي غرغر ميكردم كه چقدر ميخوابي پا شو برو نون بگير

محمدامير: مامان بابائو دود نداله(مامان بابارو دوست نداره)

فردا صبحش داشتم به بچه ها صبحانه ميدادم نون رو از تستر درآوردم و بازم

محمد امير:مامان ، بابا نون دديدهچشمک(بابا نون خريده؟)دقيقا با همين شكلك

بابا اوبه دودد دالم (بابا خوبه دوسش دارم)

هر چي هم كه جديدا ميگم محمد امير اينجوري جواب ميده

من: پسرها وقت لالاست       محمد امير: من لالا دود ندالم

من : پسرها آجربازي كنيم     محمد امير : آجر بازي دود ندالم

جالبتر اينكه محمد امير به مامان جون ميگه :اييون جديدا هم ياد گرفته كه شاديشو با آخ جون نشون بده

مثلا پريشب خاله اعظم ساعت 1 شب واستون نيمرو درست كرد محمد امير هم به شما ها گفت آخ جون آله به به درست دده(به به درست كرده)

امير عباس هم هيچ رقمه حاضر نيست بگه خاله اعظم با يه خنده شيطنت آميز ميگه ادم

امير عباس خان همچنان قلدر مآبانه رفتار ميكنن شبها موقع خواب با لحن تحكم آميز:گصه بوقون (دستور مي فرماييد قصه بخون)

من(خواب آلود):يه روزي آقا خرگوشه    رفت...

شما يه چك آبدار ميزني توي گوش من و دوباره با همون لحن و البته با چاشني عصبانيت: دفتم گصه بوقون

قربونت برم كه مي فهمي شعر با قصه فرق ميكنهماچ

محمد امير جان هم شديد اين روزها آويزون منه و همش ميگه مامان منه و سر اينكه من مامان كي ام كلي تو دعواي بين شما كتك ميخورم و آخر سرهم با هم كنار مياييد كه من بدبخت مامان همتونم 

جوجو رنگي هاي پررو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان بهداد
7 بهمن 92 16:22
سلام سلام الهی چقدر شیرین زبون شدن و بامزه حرف می زنن. راستی پسرت چه معلم خوبی داره که گذاشته توی خونه ادامه تحصیل بده ولی کار خوبی کردید. ایشالاکه بلا به دور باشه و تا آخر زمستون دیگه هر سه تاشون صحیح و سلامت باشن و سرما نخورن. دسته گلهای ناز و مهربون و خوشمزه ات رو از قول ما یه چند تا بوس آبدار بکن. دلم ضعف ذرفت از بس که قشنگ حرف می زنن. در پناه خدا باشید.
الهام
پاسخ
سلام خانوم خانوما ممنون لطف كردين تشريف آوردين
مریم
12 بهمن 92 21:32
slllllllllllllllllam khobiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ?? torokhodaaaa bazam az in jor apa kon
الهام
پاسخ
قربونت برم من عزيزدلم به روي چشم
پریسا نجفی
13 بهمن 92 11:31
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم که باب کارشونه اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون
مریم
15 بهمن 92 21:30
سلااااااام دیدم اونجا رو خیللللللللی باحاله فقط مرسی تایمش رو نمیدونستم